6/11/07

بد نیست تا بخوانیم و بدانیم


حلزون مي‌تواند 3 سال بخوابد

به طور ميانگين مردم از عنکبوت و سوسک بيشتر مي‌ترسند تا از مرگ

اگر جمعيت چين به شکل يک صف از مقابل شما راه بروند، اين صف به خاطر سرعت توليد مثل هيچ‌وقت تمام نخواهد شد

خطوط هوايي آمريکا با کم کردن فقط يک زيتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40000$ صرفه‌جويي کند

ملت آمريکا بطور ميانگين روزانه73000 متر
متر مربع پيتزا مي‌خورند



چشم‌هاي شترمرغ از مغزش بزرگتر است

بچه‌ها بدون کشکک زانو متولد ميشوند
کشکک‌ها در سن 2 تا 6 سالگي ظاهر مي‌شوند


کوبيدن سر به ديوار150 کالری مصرف مینماید بعلاوه کشتن مقداری سلول مغزی



پروانه‌ها با پاهايشان مي‌چشند
گربه‌‌ها مي‌توانند بيش از يکصد صدا با حنجره خود توليد کنند در حاليکه سگ‌ها کمتر از 10 صدا نمیتوانند تولید نمایند

ادرار گربه زير نور سياه مي‌درخشد
تعداد چيني‌هايي که انگليسي بلدند، از تعداد آمريکايي‌هايي که انگليسي بلدند، بيشتر است
دوئل کردن در پاراگوئه آزاد است به شرطي که طرفين خون خود را بر گردن بگيرند
فيل‌ها تنها حيواناتي هستند که نمي‌توانند بپرند
هر بار که يک تمبر نامه را ميليسيد10/1 کالری انرژی مصرف مي‌کنيد

کوتاهترين جمله کامل در زبان انگليسي است I am
فوريه 1865 تنها زماني بود که ماه کامل نشد

اگر عروسک باربي را زنده تصور کنيد سايز اندامش 33 در23 در 39 با قد دو متر و 15 سانت وطول گردن مبارکشان دو برابر گردن یک انسان طبیعی خواهد بود
تمام خرسهاي قطبي، چپ دست هستند
اگر يک ماهي قرمز را در يک اتاق تاريک قرار دهيد، کم کم رنگش سفيد مي‌شود
اگر به صورت مداوم به مدت تقریبی 8 سال روزو شب فرياد بزنيد،میتوانید انرژي صوتی لازم برای گرم کردن يک
فنجان قهوه یا چای را توليد کنید
در مصر باستان افراد روحاني تمام موهاي بدن خود را مي‌کندند حتي ابروها و موژه‌ها
کوتاه‌ترين جنگ در تاريخ در سال1896 بين بريتانياي كبير و زنجبار(كشوري در افريقا)رخ داد و فقط 38 دقيقه طول كشيد(به بركت نيروي دريايي قوي استعماردر ان زمان و تخلف و بدبختي بوميان و رهبري فاسدشان)
در 4000 سال گذشته هيچ حيوان جديدي رام نشده است
هيچ‌وقت نميتوان با چشمان باز عطسه کرد
تعداد انسان‌هايي که به وسيله خر کشته مي‌شوند، از انسان‌هايي که در سانحه هوايي مي‌ميرند بيشتر است
چشم‌هاي ما از بدو تولد همين اندازه بوده‌اند، اما رشد دماغ و گوش ما هيچ‌وقت متوقف نمي‌شوند
هر تکه کاغذ را نمي‌توان بيش از 9 بار تا کرد
در هرم خئوپوس در مصر که در2600 سال قبل از میلاد ساخته شده
به اندازه‌اي سنگ به کار رفته که مي‌توان با آن ديواري آجري به ارتفاع پنجاه سانتي‌متر دور دنيا ساخت
اگرتمام رگ‌هاي خوني را در يک خط بگذاريم، تقريبا 97000 کیلومتر میشود
وقتي مگس بر روي يک ميله فولادي مي‌نشيند، ميله فولادي به اندازه دو ميليونيم ميليمتر خم مي‌شود
تا پنجاه مليون سال ديگر آمريکا دو نيم خواهد شد
عدد 2520 را مي‌توان بر اعداد 1 تا 10 تقسيم نمود، بدون آن‌که خارج قسمت کسري داشته باشد
برابر مردمي که امروزه بر سطح زمين زندگي مي‌کنند، در زير خاک مدفون شده‌اند سی
تنها حيواني که نمي‌تواند شنا کند، شتر است
شيشه در ظاهر جامد به نظر مي‌رسد ولي در واقع مايعي است که بسيار کند حرکت مي‌کند
در هر ثانيه بيش از 5000 بيليون بيليون الکترون به صفحه تلويزيون برخورد مي‌کند و تصويري را که شما تماشا
مي‌کنيد، بوجود مي‌آورد
شانس شبيه بودن دو اثر انگشت، يک به شصت
ميليارد است
يک ليتر سرکه در زمستان سنگين‌تر از تابستان است
قد انسان از بدو تولد تا 20، 25 سالگي و گهگاه حتا تا چهل سالگی
بلند مي‌شود و از چهل سالگي به بعد، قد انسان هر دو سال حدود 6 ميلي‌متر کوتاه مي‌شود
فقط با از دست دادن يک درصد از آب بدن، احساس تشنگي مي‌کنيم
دهان انسان روزانه يک ليتر بزاق توليد مي‌کند
چيتا يا يوزپلنگ سريع‌ترين حيوان خشکي است
. او در عرض فقط 3 ثانيه 100 کيلومتر در ساعت سرعت مي‌گيرد
هم نتوانسته‌اند بشکنند رکوردي که حتي سريع‌ترين خودروهاي فراري
کرم‌هاي ابريشم در 56 روز، 86 هزار برابر خود غذا مي‌خورند
تنها قسمت بدن که خون ندارد، قرينه چشم است
شتر در 3 دقيقه 95 ليتر آب مي‌خورد

آموزه ها

دو نفر دوست (که عموزاده هم نیز بودند) در بیابانی در حرکت بودند
.در میانه راه بر سر موضوعی به مشاجره پرداختند
در این میان یکی از آن دو بر صورت دیگری سیلی زد
آنکه سیلی بر صورتش خورده بود، ناراحت شد، اما چیزی نگفت تها بر روی شن ها نوشت
"امروز بهترین دوستم(و عموزاده ام) بر صورتم سیلی زد"
آنها به رفتن ادامه دادند
تا به یک واحه رسیدند
و تصمیم گرفتند تا تنی به آب بزنندو شنایی کنند
آنکه صورتش سیلی خورده بود به درون آب پرید اما نزدیک بود که غرق شود آن
دیگری فوراً خود را در آب پرتاب کرد و او را نجات داد. وقتی از آب بیرون امدند
آنکه نجات یافته بود بر سنگی حک کرد
"امروز بهترین دوستم(وعموزاده ام)
زندگی ام را نجات داد"
دوستش از او پرسید: چرا وقتی تورا ناراحت
کردم بر شن نوشتی، اما این بار که زندگیت را
نجات دادم بر سنگ ؟
او در جواب
گفت: وقتی کسی ما
را می رنجاند باید آنرا بر
شن نوشت تا بادهای
بخشش و
گذشت
آن را پراکنده و پاک سازد
اما وقتی کسی کار نیکی
برایمان انجام می دهد باید
بر سنگی حک کنیم، تا هیچ بادی نتواند
آنرا پاک کند

یاد بگیریم، دردهایمان را بر روی شن بنویسیم و شادیهایمان را بر سنگ حک کنیم

کاغذ یادداشتهای پراکنده من


بارها به سوی تو باز آمدم
ولی هر بار دیر بود زیرا که
همه عمر دیر رسیدیم
ميدونی وقتی خدا داشت بدرقه‏ات می‏کرد بهت چی گفت؟
گفت
جايی که ميری مردمی داره که می‏شکننت، نکنه غصه بخوری
من همه جا باهاتم
تو تنها نيستي، تو
کوله بارت
عشق می‏زارم که بگذری
قلب می‏زارم
که جا بدی،
اشک ميدم که همراهيت کنه، و
مرگ
که بدوني برميگردی
بياد داشته باشيم که
جان فدا کردن برای
دوست چندان مشکل نيست
پيدا کردن دوستی که ارزش
جان فدا کردن را داشته باشد مشکل است
و
عشق با غرور زيباست ولی اگر عشق را
به قيمت فرو ريختن ديوار
غرور گدايی كني، آن وقت است كه ديگر عشق
نيست، صدقه است
من ادعا نمی‏کنم، همواره
به ياد کسانی هستم که دوستشان دارم ولی می‏توانم
ادعا کنم که لحظاتی که به يادشان نيستم نيز دوستشان دارم
واسه شکوندن یه دل فقط یه لحظه
وقت می خوای اما واسه اینکه از دلش در
بیاری شاید هیچ وقت فرصت نداشته باشی
آرزوهات رو یه‏جا بنویس
خدا یادش نمیره امّا تو یادت میره
چیزی که امروز داری
آرزوی دیروزت بوده
وقتی چشمات تر شدوقتی دلت
تنگ شدوقتی دیگه نبود کسی
امیدت و هم‏نفسی
بدون که هست اینجا کسیکه
تو واسش همه کسی
و اون خدای یکتاس
مرگ از زندگی پرسید
چه چیز باعث می‏شود
تو شیرین باشی و من تلخ؟
زندگی پاسخ داد حقیقتی که در تو نهفته
و
دروغی که در وجود من است

ارزش محبت

روزی از روزها در یکی از شهرهای کوچک ولایت کولورادوی امریکا پسر فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد
از این خانه به آن خانه می رفت تا جنسی بفروشد تا شاید پولی برای مخارج زندگی ودرسش بدست آورد
روزی تنها یک سیب در جیب داشت و شدیدا احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت با زدن درب خانه ای غذایی طلب کند. درب خانه ای را زد، دختر جوانی در را باز کرد. پسرک که با دیدن دختر جوان دستپاچه شده بود به جای غذا فقط یک لیوان آب در خواست کرد دختر که متوجه گرسنگی شدید پسر شده بود به جای آب برایش یک لیوان بزرگ پر از شیر آورد
پسر با طمانینه و به آهستگی شیر را سر کشید و سپس گفت
چقدر باید به شما بپردازم؟
دختر جواب داد: چیزی نباید بپردازی، مادر به ما آموخته که
"نیکی ما به ازایی ندارد"
پسرک گفت : پس من از شما سپاسگزاری می کنم
سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند
دکتر هوارد کلی جهت بررسی وضعیت بیمار و مشاوره برای بهبودی بیمار فرا خوانده شد. دکتر هنگامی که متوجه شد، بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله خود را به اتاق بیمار رساند و در اولین نگاه او را شناخت. دیری نپاییدکه با تلاش های مستمر دکتر کلی بیمار بهبود یافت
سر انجام روز ترخیص بیمار فرا رسید. صورتحساب دختردر پاکتی به او تحویل داده شد، دختر از بازکردن پاکت و دیدن مبلغ واهمه داشت. مطمعن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد، با ترس و لرز در پاکت را گشود.
چند کلمه ای در گوشه صورتحساب توجه اش را جلب کرد.
" بهای این صورتحساب، قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است "

از شقايق(شقاق) معجزه‌گر سردشت خبري در دست نيست



از شقايق وحشي سردشت كه تاثير معجزه آسايي در درمان اعتياد دارد خبري در دست نيست ! اثر دارويي اين گياه كه در جهان تنها در سردشت مي‌رويد، حوالي سالهای
۱۳۵۴-۱۳۵۵
توسط يكي از زيست شناسان كشورمان بنام دكتر" لاله زاري " كشف و به ثبت رسيد
دكتر لاله‌زاري در تحقيقات تكميلي خود دارويي از اين گياه بدست آورد كه مي‌توانست بدون كمترين عارضه‌اي معتادان را معالجه و آنان را به‌سلامتي اوليه بازگرداند
اثر دارويي اين گياه كه با نام " آريا " در مجامع علمي جهان نامگذاري شد، در كنگره جهاني داروشناسي مورد تاييد قرار گرفت و به عنوان يك كشف علمي بنام ايران به ثبت رسيد
كشف اين گياه همراه با اثر شگرف دارويي آن كه براي نخستين بار به جهانيان معرفي مي‌شد، به عنوان يك پديده ارزشمند و جديد جهاني، مورد استقبال مجامع پزشكي و علمي جهان قرار گرفت
كشف اين گياه كه همزمان با رواج روزافزون انواع مواد مخدر در اروپا و آمريكا و خود ايران بود، اين انتظار را بوجود آورد كه به زودي با توليد صنعتي اين گياه در ايران، جهانيان شاهد تحولي عظيم در مقابله با پديده شوم اعتياد خواهند شد كه ايرانيان آن را به جهان معرفي كرده‌اند
اگر اين اتفاق مي‌افتاد علاوه بر تغيير و تحول دروضع معيشت و زندگي مردم، كشورمان مي‌توانست هم به لحاظ اقتصادي و هم به لحاظ علمي سود كلاني را ببرد كه متاسفانه چنين نشد
با گذشت بيش از ‪ ۳۰سال از اين كشف مهم حالا هيچ خبري از اين گياه در دست نيست و هيچ كسي هم سراغي از اين گياه نمي‌گيرد
از قرار معلوم در همان سالها تعدادي از بوته‌هاي اين گياه در دانشكده كشاورزي اروميه كاشته شده بود، حالا از سرنوشت آنها هم خبري در دست نيست
رييس اداره منابع طبيعي از وجود اين گياه در سردشت اظهار بي‌اطلاعي كرد و گفت: تاكنون نسبت به شناسايي محل رويش و حفاظت از اين گياه هيچ اقدامي صورت نگرفته است
مدير جهاد و كشاورزي سردشت نيز از سرنوشت اين گياه معجزه گر دارويي اظهار بي‌اطلاعي كرد و گفت: فعلا كسي نمي‌داند كه اين گياه در كجا مي‌رويد و به چه سرنوشتي دچار شده است
با توجه به بارندگي مناسب شهرستان سردشت، احتمال نمي‌رود كه نسل اين گياه كاملا منقرض شده باشد، ولي نياز است مسوولين امر براي شناسايي محل رويش و تكثير صنعتي اين گياه اقدام عاجل و اساسي بعمل بياورند
كشت و تكثير صنعتي اين گياه بواسطه اثر دارويي معجزه آسا و نياز جهاني به اين دارو مي‌تواند نقش اساسي در ايجاد اشتغال و درآمد براي كشاورزان و افراد بيكار داشته باشد. همچنين با فراوري دارويي آن مي‌توان سالانه ميليونها دلار ارز را
وارد كشور كرد

4/10/07

از عمليات استانچ چه مي دانيد؟

عمليات استانچ (Operation staunch)

استانچ
نام عملياتي بود كه آمريكايي‌ها طرح‌ريزي كرده‌ بودند تا از دسترسي ايران به تجهيزات نظامي و سلاح در طي جنگ ايران با عراق جلوگيري كنند
اين عمليات از پاييز 1983 شروع شد
به اين ترتيب كه آمريكايي‌ها با جمع‌آوري اطلاعات در مورد خريدهاي سلاح و وسايل نظامي ايران، از طريق دولت‌ها يا واسطه‌ها و بازار سياه بلافاصله وارد عمل مي‌شدند
و به كشور فروشنده تذكر مي‌دادند و يا بعضاً اقدام به دستگيري فروشنده، واسطه يا خريدار مي‌كردند
اين اقدام آمريكايي‌ها چند نتيجه دربرداشت
مسير دستيابي ايران به سلاح طولاني مي‌شد
سلاح با قيمت بالاتر خريداري مي‌شد
ضمن اينكه برخي از اين وسايل از رده خارج و فاقد كيفيت لازم بودند
در گزارش كميته روابط خارجي سناي آمريكا
در مورد تأثير عمليات استانچ آمده است: تحريم فروش تسليحات عليه ايران
در توانايي اين كشور به ادامه جنگ تأثير محسوس داشته است
دولت امريكا ضرباتي به ايران زده است كه با صدمات تاريخي كه روسها و انگليسي ها به ما زده اند برابري مي كند

ارتباط قلب با قهوه

نوشيدن يك تا سه فنجان قهوه در طول روز مي تواند به سلامت قلب زنان يائسه كمك كند. بر اساس يك پژوهش جديد كه توسط پژوهشگران دانشگاه اسلو در نروژ انجام شده و در مجله آمريكايي تغذيه باليني به چاپ رسيده است، زنان يائسه‌اي كه دست كم روزي يك تا سه فنجان قهوه مي‌نوشند، كمتر از ساير زنان در اين گروه سني، به مرگ قلبي يا مرگ ناشي از ديگر بيماري هاي التهابي غير سرطاني دچار مي‌شوند. براي انجام اين تحقيق، محققان 27هزار و312 زن يائسه را مورد بررسي قرار دادند. اين بررسي كه 15 سال به طول انجاميد، زماني آغاز شد كه زنان مورد مطالعه بين 55 تا 69 سال داشته و هيچ كدام به بيماري‌هاي قلبي،ديابت و سرطان (به جز سرطان پوست) مبتلا نبودند. آنها با پاسخ دادن به يك پرسشنامه كه داراي 127 سوال بود عادت‌هاي زندگي خود را درباره نوشيدن قهوه،سيگار كشيدن،مصرف الكل،ورزش و رژيم غذايي مشخص كردند.در طول دوره 15 ساله پژوهش هزارو 411 نفر به دنبال بيماري قلبي ،هزارو 733 نفر به دليل سرطان و هزارو211 نفر هم از ساير بيماري‌ها فوت كردند. دانشمندان دريافتند كه ميزان مرگ ناشي از بيماري قلبي يا ديگر بيماري‌هاي غير سرطاني در زناني كه در هنگام آغاز پژوهش عادت به نوشيدن يك تا سه فنجان قهوه در روز را داشتند،كمتر از سايرين بود. اين پژوهش حاكي از آن است كه ميزان مرگ و مير ناشي از بيماري قلبي در اين زنان به ميزان 24 درصد و مرگ ناشي از ديگر بيماري هاي غير سرطاني 28 درصد كاهش يافته بود.اما مرگ ناشي از انواع سرطان ها ارتباطي با مصرف قهوه نداشت. دكتر اندرسن از پژوهشگران بخش تغذيه دانشگاه اسلو مي‌گويد: <اگر قهوه علت اين پيامدها باشد، نتايج پژوهش بسيار قابل ملاحظه خواهد بود چرا كه قهوه دومين نوشيدني پر مصرف در سراسر دنياست.> دكتر اندرسن و همكارانش مي‌نويسند: <قهوه يكي از اصلي ترين منابع آنتي اكسيداني در رژيم غذايي افراد است و ممكن است بتواند در برابر بيماري قلبي و بيماري‌هاي التهابي از انسان محافظت كند.> اين پژوهشگران البته تاكيد دارند كه اين يافته ها بايد با احتياط تفسير شوند. آنها مي‌گويند اين پژوهش به اين معنا نيست كه نوشيدن قهوه به تنهايي عامل چنين پيامدهايي است. اين يافته ها همچنين ميزان سطوح آنتي اكسيدان را در قهوه مورد استفاده اين زنان نشان نمي‌دهد. اين دانشمندان در پايان اضافه مي‌كنند، نتايج پژوهش‌هايشان با اين امر كه نوشيدن روزانه يك تا سه فنجان قهوه مي تواند آمار مرگ و مير كلي و مرگ ناشي از بيماري‌هاي قلبي عروقي و بيماري هاي التهابي غير سرطاني را در زنان يائسه كاهش دهد، همخواني دارد. پيش از اين نيز درباره اثرات قهوه و ماده موثر اصلي آن يعني كافئين كه در چاي هم وجود دارد بررسي هاي زيادي انجام شده و در مورد اثر آن بر بيماري هاي قلبي عروقي ابهاماتي وجود داشته است. تحقيقاتي در گذشته نشان داده بودند كه قهوه مي تواند با كاهش انعطاف پذيري عروق مربوط باشد.كاهش انعطاف پذيري عروق يكي از عوامل خطر زاي ابتلا به بيماري قلبي است.همچنين يك بررسي ديگر نشان داده بود كه قهوه و چاي مي توانند ميل جنسي را در زنان افزايش دهند

عوامل موثر بر جوش چيست؟

اولين عامل جوش تغييرات هورمون ها است و مهمترين هورمون، در اين ميان، هورمون هاي مردانه يا آندروژنيك است
خصوصاً تستوسترون كه يك هورمون مردانه بوده و در زنان كمتر يافت مي گردد ولي در برخي از زنان اين هورمون افزايشي بيش از حد طبيعي داشته و باعث جوش هاي صورت در آنان مي گردد
پس هورمون اول تستوسترون است
هورمون دوم هورمون تيروئيد است كه افزايش فعاليت غدد تيروئيدي ممكن است باعث افزايش جوش هاي صورت و بدن بشود
بهتر است بدانيد هورمون هاي زنانه خصوصاً استروژن از ايجاد جوش هاي صورت جلوگيري كرده و در درمان جوش هاي صورت زنان موثر مي باشد
عامل دوم جوش هاي صورت استرس هاي رواني است
لازم است بدانيد كه پوست بسيار تحت تاثير مشكلات رواني قرار مي گيرد، لذا ديده شده كه در افراد افسرده و يا عصبي ، اختلالات پوستي شايع تر است
لازم به ذكر است كه مشكلات رواني و استرس هاي دروني (مثلاً امتحان) باعث افزايش جوش هاي صورت شده و درمان را مشكل تر مي كند
عامل سوم آب و هواي مرطوب، گرما و تعريق زياد است كه باعث افزايش جوش مي گردد و بايد از آنها پرهيز نمود
عامل چهارم تحريك فيزيكي و دستكاري جوش هاي صورت است
فشار دادن و ماساژ مكرر و مداوم پوست، جوش هاي صورت را افزايش مي دهد، لذا بهتر است از اين كار كاملاً خودداري گردد
عامل پنجم برخي از داروهاي مصرفي همانند داروهاي كورتوني، داروهاي ضد تشنج، داروهاي ضد افسردگي (ليتيوم) و مقادير زياد ويتامين ها (همانند 12B ،6B، 1B )
كه باعث افزايش جوش هاي صورت مي گردد
عامل ششم لوازم آرايشي و بهداشتي كه پوست را چرب مي كنند و مي توانند باعث افزايش جوش هاي صورت گردند، لذا افرادي كه جوش دارند بهتر است از اين مواد استفاده نكنند

3/29/07

سخنان حكيمانه


ميدانيد فرق آموزگار با روزگار چيه؟

اولي درس ميده بعد امتحان ميگيره
دومي اول امتحان ميگيره بعد درس ميده

3/27/07

مطالعه موسيقي رپ و رگ و ريشه هاي سياسي و اجتماعي آن در ايران و جهان امروز


پشت ديوار كيه؟ رپ ايراني؟






موسيقي سنتي ما امسال هم عقب‌نشيني داشت. نغمه‌هاي آن ضعيف‌تر شد و سبك‌هاي غربي باز هم جلوتر آمدند
در اين ميان، گروه‌هاي غيررسمي رپ، مخاطبان كم‌سن و سالشان را هدف قرار داده‌اند
شايد شما اصلا اهل موسيقي رپ نباشيد. شايد آن را اصلا موسيقي ندانيد. ولي چه بخواهيد، چه نخواهيد موسيقي رپ بين نوجوانان ايراني، طرفداراني دارد، ماجدا از حاشيه‌هاي نسبتا زياد بچه‌هاي اهل رپ كه خيلي از شما با آن آشنا هستيد سعي كرده‌ايم بخشي از اين واقعيت اجتماعي را بررسي كنيم
درست است كه ساختن آهنگ‌هاي رپ و هيپ‌هاپ، چندان به آشنايي با تئوري‌هاي موسيقي نيازي ندارد، اما نوشتن متن ترانه‌هاي اين سبك موسيقي، كار ساده‌اي نيست و گروه‌هايي توانسته‌اند در اين نوع موسيقي مطرح شوند كه كلام و موزيك مناسبي براي ترانه‌هايشان انتخاب كنند
در اين نوشته، مرور بسيار كوتاه و گذرايي داريم بر گروه‌هاي رپ ايراني كه عموما از طريق اينترنت، كارهايشان را به گوش مخاطبان نوجوانشان مي‌رسانند. شما در مورد رپ و موسيقي آن اگر بدانيد و تصميم بگيريد، بهتر است از هر حالت ديگري كه مي‌شود فكرش را كرد.
اولين جرقه‌هاي موسيقي رپ مثل بسياري از ژانرهاي ديگر، ‌از دل فقر و تبعيض به وجود آمد؛ از تضاد، از اختلاف طبقه اجتماعي و از تفاوت رنگ. اولين نمايش را هم سياهان گروه Sugarhillgang اجرا كردند. آهنگ آن‌ها در سال 1979 منتشر شد و در فهرست تابلو چهل آهنگ پرفروش سال در ايالات متحده قرار گرفت
رپ متولد شده بود به عنوان يك سبك جديد. وقتي آهنگ Message به عنوان پيام سياهان فقير منتشر شد و سر و صداي زيادي به پا كرد، همه چيز وارد فضاي جديدي شد
آمريكايي‌ها از نژاد آفريقايي و لاتين‌ها، زبان آسان و خوبي براي گفتن پيام‌هايشان يافته بودند. اين يك اعتراض آمريكايي بود به نژادپرستي و مشكلات اجتماعي آمريكا. رپ در واقع، موسيقي عجيب و غريبي نبود، يك‌‌جور ريتميك حرف زدن بود، آن هم با زبان خياباني؛ همان زباني كه بين جوانان هر كشوري متولد مي‌شود و پس از چندي فراموش مي‌شود
رپ را CNN سياهان مي‌ناميدند. آن‌ها اوضاع و احوال خود را به زبان موسيقي به گوش يكديگر و البته سفيدها مي‌رساندند. سال‌هاي 85 تا 93، سال‌هاي طلايي رپ و هيپ هاپ بود. نطفه رپ اما، پيش از آن‌ها شكل گرفته بود؛ وقتي جيمز براون مشهور و محبوب، ترانه Payback را در سال 1974 منتشر كرد
زبان شورش و اعتراض سياهان، به راه افتاده بود و هيچ‌كس جلودارشان نبود. آن‌ها آمده بودند تا تمام فريادهاي يك عصر را با سلاح موسيقي بر سر سفيدها بريزند
مي‌گويند آهنگ «يك ياري دارم» از بديع‌زاده، اولين آهنگ رپ فارسي است. مي‌گويند «هيپ هاپ»، همان بحر طويل ادبيات فارسي است. يعني ما مي‌توانيم به سبك بعضي‌ها كه سر منشأ هر چيز را در ايران مي‌بينيند، رپ و هيپ هاپ را هم به نام خود مصادره كنيم.
از اين تاريخ‌نگاري‌ها كه بگذريم، رپ، در واقع يك موسيقي بسيار ساده و عاميانه است، شعري كه روي يك بخش كوتاه و تكرارشونده موسيقايي قرار مي‌گيرد و بدون اوج و فرود آن‌چناني، به طور ممتد و متوالي خوانده مي‌شود
دليل اين كه هر كسي، سراغ موسيقي رپ مي‌رود، همين سادگي بيش از حد آن است كه چندان نيازي به نت دانستن يا آشنايي با علم موسيقي ندارد. به صداي آن‌چناني هم نيازي نيست. صدا هر چه نخراشيده‌تر باشد، بيشتر در خدمت موسيقي رپ قرار مي‌گيرد. پس رپ براي محبوب شدن به چي احتياج دارد به يك كلام تأثيرگذار
رپ‌خوان‌ها و علاقه‌مندان رپ، به كلام مورد استفاده در آهنگ‌هايشان «تكست» مي‌گويند. اصلا علامت مشخصه هر رپ‌خواني، همين تكست است؛ تكستي كه حتما بايد قافيه داشته باشد و بتوان آن را به حالت ريتميك خواند
هر چه مصرع‌ها كوتاه‌تر باشند، رپ‌خوان راحت‌تر مي‌تواند بالا و پايين‌هاي آهنگ را رعايت كند. در اين يك ساله كه رپ فارسي بين نوجوانان ايراني شايع شده، بعضي از قديمي‌ترها تكست مي‌سازند و آن‌ها را به ديگر عاشقان شهرت و محبوبيت مي‌فروشند؛ يك تجارت در دنيايي كه فلسفه‌اش در ابتدا، اعتراضات اجتماعي بود و بس! اما حالا هركس به هر كسي كه بخواهد در قالب اين سبك اعتراض مي‌كند، گاهي هم مثل بازار داغ امروز ما ناسزا مي‌گويند و بددهني مي‌كنند
به آهنگ‌هاي رپ، «بيت» مي‌گويند. در واقع آهنگ‌هاي رپ، يك بيت اصلي هستند كه مدام تكرار مي‌شوند
اغلب رپ‌خوان‌هاي ايراني، از آن‌جا كه خيلي بااستعدادند(!)، از بيت‌هاي دزدي استفاده مي‌كنند. بيچاره امينم و توپاك، بيت مي‌سازند و جانشينان خلف آن‌ها در ايران، به سبك خوانندگان لس‌آنجلس،‌ روي آن كلام فارسي مي‌گذارند و نسخه فارسي آهنگ‌هاي معروف را با كلام سطحي خود ارائه مي‌كنند
بيت‌سازي اين روزها اما ساده‌تر از هميشه است. با يك نرم‌‌افزار كامپيوتري ـ‌ معمولا ejayhiphop ـ‌ مي‌توان بيت ساخت و به خورد خلق‌الله داد
در اين نرم‌افزار،‌علاوه بر چند بيت آماده، سمپل‌هاي مختلفي وجود دارد كه بيت‌ساز مي‌تواند با كنار هم قرار دادن آن‌‌ها، آهنگ جديدي بسازد. از تجارت تكستي گفتيم، بايد به تجارت بيتي هم اشاره كنيم
علاوه بر بيت‌سازان حرفه‌اي، چند سايت رپ زيرزميني، بيت‌هاي آماده را به مزايده مي‌گذارند تا با سركيسه كردن مشتريان عشق خوانندگي، پولي به جيب بزنند
اولين رپ‌هاي فارسي را يك گروه ايراني ساكن آلمان توليد كردند. آن‌ها مسائل اجتماعي را در قالب موسيقي رپ و هيپ‌ هاپ مطرح مي‌كردند. البته مسائلي كه چندان مسألة داخل كشور نبودند و يا اگر بودند، خيلي سردستي و سطحي به آن‌ها پرداخته‌ مي‌شد
چند سال بعد از آن‌ها، آهنگ‌هايي به شكل رپ از تلويزيون پخش شد؛ در برنامه‌اي به نام اكسيژن كه مجري‌اش شهاب حسيني بود. انگار اين سبك موسيقي، يك جورهايي رسمي شده بود
پس از آن، آلبومي به نام «اسكناس» از شاهكار بينش‌پژوه منتشر شد؛ آلبومي با آهنگ‌سازي بهروز صفاريان كه با استقبال نسبتا خوبي هم مواجه شد؛ آلبومي كه اين روزها از طرف رپ‌خوان‌هاي جوان، بدجوري مورد انتقاد و حتي استهزا قرار گرفته
رپ‌خوان‌هاي جديد، آلبوم شاهكار را شعاري، بي‌اثر و معمولي معرفي مي‌كنند اما در همين اثنا، چند نوجوان و جوان با استفاده از انتشار آهنگ‌هايشان از طريق اينترنت، موفق شدند براي خود نامي دست و پا كنند
آن‌ها از نام اصلي خود استفاده نكردند و هر يك براي خود لقبي در نظر گرفتند؛ القابي كه در برخي موارد مسخره و بي‌معنا است. انگار اين روزها اسم است كه تعيين مي‌كند نوجوانان تسخير شده در رپ، محو آهنگ‌هاي چه كسي شوند. انتخاب اسمي مثل فرعون، واقعا عجيب و به واقع زشت است
يكي از اولين كساني كه موفق شد با خواندن روي آهنگ‌هاي غربي، مطرح شود، «هيچ‌كس» بود
نام او اين روزها هم با ارائه آلبوم جديدش، بيشتر بر سر زبان‌ها افتاده است. او از پنج شش سال پيش، كارش را آغاز كرد و به بازخواني آهنگ‌هاي انگليسي پرداخت، اما چون اين كارش، هم سخت بود و هم با استقبال چنداني مواجه نشد، به سراغ متون فارسي رفت
او سعي كرد با تكيه بر اوضاع و احوال نوجوانان و جوانان و با تكيه بر خياباني بودنش، شعرهاي متفاوتي بگويد و براي خودش وجهه اجتماعي‌خواني هم بسازد
اما خب، كلام شعارزده و گاهي دور از واقعيت او، فقط به مذاق يك عدة خاص آن هم از جنس خيلي پولدار يا خيلي پولدارنماي بالاي شهري تهراني خوش مي‌آمد و آدم‌هاي جدي را جذب نمي‌كرد
هر چه مي‌گذشت «هيچ‌كس» سعي مي‌كرد آهنگ‌هاي بهتر و شعرهاي واقعي‌تري بسازد و البته مؤدب‌تر هم مي‌شد. او در آلبوم آخرش سعي كرد با تلفيق سازهاي ايراني و موسيقي رپ، آهنگ‌هاي متفاوت‌تري بسازد و از كلام نسبتا پخته‌تري هم استفاده كند. نام واقعي هيچ‌كس، «سروش لشكري» است. او بيست و يك ساله و ساكن ونك است
گروه «زد بازي» هم يكي ديگر از گروه‌هاي مطرح موسيقي رپ است. آن‌ها كارهاي ابتدايي‌شان را در تهران ضبط مي‌كردند، اما بعدا به لندن كوچ كردند. در ويكي‌‌پديا و ذيل رپ خاورميانه، به محبوبيت آن‌ها بين نوجوانان ايراني اشاره شده. تا به حال هشت ميليون آهنگ آن‌ها دانلود شده و اين براي خودش ركوردي است
اغلب آهنگ‌هاي زدبازي به بحث و جدل‌ها و كري خواندن‌هاي رايج در موسيقي رپ اختصاص دارد. و كمتر از مسايل مهم جوانان در آن حرفي به‌ميان مي‌آيد. تكست‌هاي آن‌ها معمولا ضعيف است و هر وقت قافيه تنگ آيد، زدبازي هم به جفنگ مي‌آيد
«Emziper» هم يكي ديگر از رپ‌خوان‌هاي مشهور دنياي رپ فارسي است. او چندان پركار نيست و از موضوعات اجتماعي مبتلا به جوانان ايراني از قبيل كنكور، فاصله طبقاتي و خيانت، سخن مي‌گويد
كار ويژة Emziper، ترجمة جمله به جملة آهنگ lose your self از امينم به فارسي و خواندن روي همان آهنگ است
در واقع هيچ‌كس، زدبازي و امزيپر، باعث شهرت رپ در ميان نوجوانان شدند و همين مسأله، باعث افزايش قارچ‌گونه رپ‌خوان‌هاي ناآگاه به وضعيت و ويژگي‌هاي موسيقي رپ شد. اغلب اين عشق رپ‌ها، يك بيت از آهنگ‌هاي امينم،cent 50 و و يا D12 را انتخاب مي‌كردند و با استفاده از كامپيوترهاي خانگي، صدايشان را ضبط مي‌كردند و با آهنگ ميكس مي‌كردند
پس از مدتي اما، استوديويي با نام عجيب «كرگدن»، به پاتوق رپ‌خوان‌هاي جوان تبديل شد. حالا آن‌ها مي‌توانستند با اجاره ساعتي استوديو از امكانات آن استفاده كنند و آهنگ‌هايشان را با كيفيت بهتري ضبط كنند
پول اجاره هم كه معمولا از جيب مبارك پدر خانواده تأمين مي‌شد. بخشي از اين دوستان به خانواده‌هايي با درآمدهاي بالا تعلق دارند كه براي رفاه فرزندشان هركاري مي‌كنند، حالا اگر نمي‌توان در يك دانشگاه معتبر جايي پيدا كرد، مي‌توان پول هنگفتي را خرج خوانندگي فرزند كرد. بعضي ديگر، هم علاقه دارند و هم مايلند كه عقب نيفتند، در نتيجه هرطور شده هزينة كار را تأمين مي‌كنند
در ميان رپ‌خوان‌هاي نوجوان، بعضي‌ها اما از شم اقتصادي خوبي هم بهره‌مندند. يكي از تاجر مسلكان رپ، «شاهين‌ف‌» است كه استوديوي شخصي دارد. پدر او بسيار متمول است و او به همين دليل توانسته سرماية تجهيز يك استوديوي شخصي را فراهم كند
اما با اجاره دادن آن به رپ‌خوان‌هاي جوان، موفق شده سود سرشاري به جيب بزند. صداي خود «شاهين‌ف‌»، بسيار ضعيف است، اما او با استفاده از افكت‌هاي بسيار قوي توانسته در ميان رپ‌خوان‌ها براي خود جايي دست و پا كند
رپ‌خوان‌ها ابتدا به دو گروه تقسيم‌ شدند: 021 و 051. اعضاي اصلي 021، هيچ‌كس، پيشرو، اميرتتلو و... بودند كه شعارشان هم اين بود:«تهران براي هميشه». رپ‌خوان‌هاي 021 سعي مي‌كنند تكست‌هاي بي‌ادبانه نخوانند
آن‌ها از فحاشي‌هاي رايج دوري مي‌كنند و سعي مي‌كنند مخالف فرهنگ عمومي جامعه قدم برندارند. اما گروه 051 كه نام‌هاي عجيبي همچون ابليس، تهي و نرگال را در صدر خود مي‌بيند، هيچ ابايي از بد و بيراه گفتن ندارند و عشق اول و آخرشان، كل كل كردن با ديگر رپ‌خوان‌هاست
مقدار زيادي از اين كل‌كل‌ها، دلمشغولي‌هاي خواننده‌ها است و براي بخش وسيعي از مخاطب‌ها مسأله نيست. اين تقسيم‌بندي بعداً با پيوستن بعضي از اعضاي 051 به021 عملاً از بين رفت. اما در ميان 021‌ها چهره‌هاي جديدي رو شدند. اين اتفاقات را بايد به‌حساب حس‌شهرت‌طلبي جواني هم گذاشت. مخفي بودن، متفاوت بودن و... حالا اگر با فرهنگ ما هم رابطه‌اي ندارد؛ براي بعضي مهم نيست مهم اين است كه هرطور شده، باشند و مطرح باشند ولو اينكه خيلي ايراني نباشند
رضا پيشرو ، ابتدا نامش را «3PAC» گذاشته بود، به خاطر علاقه بيش از حد به 2PAC، خواننده رپ معروف، اين نام را براي خود برگزيده بود. اما پس از گذراندن يك دوره متفاوت، نامش را تغيير داد. اميرتتلو يا اميرحسين مقصودلو هم بيست و چهار ساله است
او ابتدا به سراغ موسيقي پاپ رفت، اما از آن‌جا كه شانس موفقيتش را در پاپ بسيار كم مي‌ديد، به سمت R&B گرايش پيدا كرد
بابك تيغه، يكي از كشفيات هيچ كس به حساب مي‌آيد. او كه در ابتدا آهنگ‌هاي خود را هيچ جا منتشر نمي‌كرد، پس از آشنايي با هيچ‌كس و حمايت‌هاي او همچنين تكست‌هاي قوي‌اش، اكنون در ميان رپ‌دوستان از جايگاه قابل قبولي برخوردار است
بابك در يكي از جديدترين كارهاي خود، شعري از مولانا را به سبك رپ درآورد كه در نوع خود كاري نو و جذاب به نظر مي‌رسد
او ساكن خاني‌آباد است و اين نكته را در همة آهنگ‌هايش يادآوري مي‌كند. تيغه در حال حاضر، مشغول جمع‌آوري آلبوم جديدش و تصويربرداري كليپ‌اش است. شايعه شده كه كليپ او قرار است در شبكه‌هاي مشهور خارجي پخش گردد
سينا نرگال Nergal پسر 18ساله‌اي كه بسياري او را با استعدادترين رپر مي‌دانند كه از پانزده سالگي رپ را آغاز كرد
ياسر كه نام هنري ياس را برگزيده است، پس از فيلم خصوصي بازيگر سريال نرگس به شهرت رسيد. او با قطعه «سي‌دي روبشكن»، موفق شد احساسات بسياري از شنوندگان را تحريك كند
بعد از انتشار اين آهنگ، نام ياس بر زبان‌ها افتاد. ياس بيست و پنج ساله از شش سال پيش، رپ‌خواني را آغاز كرد. او سه روز پس از زلزلة بم قطعه بم را ضبط كرد كه تكستي كاملا احساسي و تأثيرگذار داشت. او در اين آهنگ به تصويرسازي حادثه بم پرداخت. اين به موقع آهنگ دادن‌ها، نشان مي‌داد كه او شمي قوي دارد و مي‌داند كي بايد آهنگ را بسازد و آن را منتشر كند تا نامش را مطرح كند
ياس، رپ‌خواني است كه تلاشي جدي براي دريافت مجوز نشان داده. او با همكاري شركت باربد، تلاش مي‌كند تا آلبومش را به صورت مجاز منتشر كند ولي تا اين لحظه درخواستش در وزارت ارشاد، بي‌جواب مانده است. ويژگي مهم تكست‌هاي ياس، خاصيت انتقادي اوست
او با لحني نيش‌دار و گاهي آزاردهنده، خصوصيات بد مردم را از قبيل مرده‌پرستي، اعتياد، بي‌غيرتي و... هدف قرار مي‌دهد كه همواره باعث رنجش عده‌اي مي‌شود
ياس معمولاً در بخش انتهايي تكست‌هايش از اميد مي‌گويد؛ از اين كه مي‌توان دوباره ساخت و دوباره‌ انديشيد. بدون شك، او مجازترين رپر ايراني است
حاشيه‌هاي رپ رپ در كشور ما مانند بقية پديده‌هاي اجتماعي نوظهور، حواشي‌اي فراتر از متن دارد. بسياري از تازه‌واردهاي اين سبك، فقط ظواهر رپ مانند لباس و كل‌كل بازي‌ها و جنگ‌هاي خياباني را آموخته‌اند و به مسائل مهم‌تري چون جنبة انتقادي و اصلاح‌گرايانة آن، توجه نمي‌كنند
اگر در غرب بعضي سعي كرده‌اند با اين نوع رفتار و موسيقي،‌مدلي از اعتراض را به‌ نمايش بگذارند، ما با يك رفتار غيرعقلايي و غيرايراني به تقليد از بدترين ظواهر زندگي يك عده غيرهم‌وطن دست زده‌ايم. رپ‌خوان‌ها معمولاً لباس‌هاي گشاد مي‌پوشند
شلوار گشاد با جيب‌هاي فراوان، يك ركابي بسكتبال كه بر روي تي‌شرتي ساده پوشيده مي‌شود و كلاهي كه يا تا آخرين حد پايين آمده و يا كج قرار گرفته است
گردنبندي بزرگ كه حتي ممكن است گردنشان را خم كند. از ديگر زلم زيمبوهاي آويزان به آن‌هاست رپرها معمولا در راه رفتن هم سر و دستشان را تكان مي‌دهند و زير لب شعرهايي را زمزمه مي‌كنند
شما شايد در خيابان افرادي را ديده باشيد كه كلاه خاصي بر سر دارند و با رفتارشان جماعتي را به خود مشغول كرده‌اند. يكي مي‌خندد، يكي تعجب مي‌كند و بعضي‌ها سر تكان مي‌دهند. اين‌ها همان دوستاني هستند كه راه رفتن خودشان را فراموش كرده‌اند
اين تيپ از رپ‌خوان‌ها در حال افزايش‌اند، با فرهنگي آمريكايي كه هيچ سنخيتي با زندگي ما ندارد. آن‌ها براي جلب توجه و نشان دادن رپ‌خوان بودنشان معمولا در حال درگيري‌اند. براي هر حادثة كوچكي دعوا به راه مي‌اندازند و قمه‌هاي آماده را از غلاف بيرون مي‌كشند
متأسفانه تعداد زيادي از رپرهاي مشهور پرشين رپ، به انواع و اقسام مواد روان گردان و اعتيادآور وابسته‌اند و با افتخار از اين مواد در تكست‌ها سخن مي‌گويند. اما در اين ميان هنوز رپرهاي پاكي پيدا مي‌شوند كه مجدانه براي رسيدن به استانداردهاي دريافت مجوز، تلاش مي‌كنند
آن‌ها موجب شده‌اند كه سيما نيز در برخي برنامه‌هايش، حداقل براي تفنن از آهنگ‌هاي رپ استفاده كند. همان‌طور كه در سريال«متهم‌گريخت» آهنگي با صداي رضا عطاران را در اين سبك شنيديم
در جشنواره امسال نيز تيتراژ پاياني فيلم «خط ممتد» به كارگرداني ماني تارخ، شعري رپ و با مضمون اجتماعي بود
شركت‌هاي زيرزميني: به تازگي دو شركت كه توسط رپرهاي جوان اداره مي‌شوند، تصميم به پخش و فروش زيرزميني آلبوم‌هاي رپ گرفته‌اند. شركت ديوار يكي از آن‌هاست، اين شركت،«راديوي اينترنتي» با همين نام را هر هفته براي دانلود در سايتش قرار مي‌دهد
اين شركت، علاوه بر مصاحبه با رپرها در انجمن‌هايي به آموزش تكست‌نويسي و بيت سازي نيز مشغول است و كارشناسان آن به تحليل موسيقي‌هاي منتشره و امتيازدهي به آنان مي‌پردازند

3/18/07

ايرانگردي 4


نخستين هتل صخره‌اي جهان در «كندوان» افتتاح مي‌شودفارس: رئيس سازمان گردشگري، ميراث فرهنگي و صنايع دستي آذربايجان شرقي گفت: فازاول نخستين هتل صخره‌اي جهان «كندوان» با اعتبار بيش از500 ميليون تومان در10 كرانه فردا با حضور معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري كشور فردا افتتاح مي‌شود. رضا عبادي امروز افزود: فاز دوم هتل صخره‌اي كندوان نيز با 40 كرانه ازسال 86 شروع مي‌شود. وي تصريح كرد: روستا كندوان به دليل بافت قديمي و آب معدني براي سازمان گردشگري و صنايع دستي از اهميت بالايي برخوردار است. عبادي اذعان داشت: در سفر معاون رئيس جمهور همچنين پروژه‌هاي كمينگ گردشگري تبريز و هتل چهار ستاره در فلكه شهيد فهميده تبريزگلنگ زني مي‌شود. براساس اين گزارش: روستاي «كندوان » در 22كيلومتري اسكو و 62 كيلومتري تبريز در ميان دره‌اي با صفا كنار رودخانه‌اي پر آب به همين نام واقع شده است و شيوه بناي خانه‌هاي اين روستا از نوع معماري صخره‌اي به شكل مخروطي يا كله قندي مربوط به قرن هفتم هجري است. برخي از باستان شناسان قدمت اين روستا را به دوره‌هاي پيش از اسلام نسبت مي‌دهند. در دل اين تپه‌هاي بلند كه ارتفاع بعضي از آنها به 40 متر مي‌رسد آغل، انبار و اتاقك حفر شده كه بسيار ديدني است و ضخامت جنس و طبقات تپه‌ها و مخروط‌ها از نوع اينمبريت و لاهار است كه بر اثر مخلوط شدن مواد آتشفشاني سهند با گل و لاي حاصل از باران سيل آسا به‌وجود آمده است. بلندي اين تپه‌هاي مخروطي و هرمي شكل بيش از 60 متر است.تشكيلات طبقات بر روي آبرفت قديمي واقع شده و رودخانه كندوان بيش از 10 متر از آن را حفر كرده و پايين برده است. كرانه‌هاي مخروطي شكل دامنه‌ كوه‌هاي سهند براي گردشگران داخلي و خارجي يادآور بهترين مناظر طبيعي و تاريخي ايران است چرا كه اين دامنه روستاي تاريخي و توريستي كندوان را در دل خود جاي داده است. جاذبه‌هاي اين روستاي تاريخي به گونه‌اي است كه مشاوران سازمان بين المللي گردشگري از ديدن آن به وجد آمده و كندوان را يك اثر جهاني دانستند.دره شمالي جنوبي سرسبز كندوان يكي از خوش آب و هوا‌ترين و زيبا‌ترين نقاط كوهستاني ايران به شمار مي‌رود كه علاوه بر نهر نسبتاً بزرگ داراي چشمه‌هاي آب معدني نيز هست كه خواص پزشكي زيادي از جمله دفع سنگ كليه دارد. معماري صخره‌اي حاكي از صحنه‌هاي مبارزه وجدان انسان با طبيعت و در خدمت گرفتن صخره‌هاي طبيعت است. به ياد ماندني‌ترين ويژگي كندوان سيماي كالبدي آن است، طبيعت در اين بخش از كوهستان سهند، هنرنمايي خود را به شكل صخره‌اي سنگي دوك مانند در برابر چشم آدميان نهاده و آدمي‌از زماني كه به روزگار ساسانيان مي‌رسد با كندن و حفاري كردن اين دوك‌هاي سنگي، يكي از ديدني‌ترين و كم مانندترين نمونه‌هاي معماري را باز ‌آفريده است. نخستين كساني كه كندوان را شكل داده‌اند با كندن مكان‌هاي بايسته زندگي خود در دل سنگ‌ها بي‌آنكه سيماي طبيعت را براي رسيدن به خواسته خود دگرگون يا ويران كنند، دست به آفرينشي زده‌اند كه نشان از فرهنگ بسيار والاي زيست گروهي دارد. در كندوان طبيعت، بستر شكل گيري بافت زيستگاه را از پيش در برابر آدمي‌گسترده است و آدمي‌هشيارانه اين پيشكش را گرامي‌داشته و چيدمان شايسته را هم‌خوان با طبيعت پيش رو خود با زيبايي و آرايي در خور نشان داده است. بافت قديمي‌ترين روستاي كندوان كه يكي از زيباترين و منحصر به فردترين روستاهاي تاريخي كشور و تنها روستاي زنده صخره‌اي محسوب مي‌شود، هم اكنون با ساخت و ساز‌هاي جديد در اين روستا كه متفاوت با بافت گذشته است با تهديدي جدي رو به رو شده است. وجود آب معدني، خانه‌هاي منحصر به‌فرد، دره‌هاي سر سبز و خرم، آب و هواي مطبوع و لبنيات و عسل مرغوب كوهستان، سبب جذب تعداد كثيري مسافر از نقاط دور و نزديك به اين روستا به خصوص در فصول مساعد سال مي‌شود.اين روستا به سبب ويژگي معماري صخره‌اي و بافت مخصوص آن در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است.

ايرانگردي 3


ماسوله ؛ شهر خانه هاي پلکانيشهر ماسوله با وسعتي حدود 16 هکتار در 55 کيلومتري رشت ، مرکز استان گيلان واقع شده است. اين شهر در ناحيه اي کوهستاني و جنگلي که از سطح دريا حدود 1000 متر ارتفاع دارد ، قرار گرفته است. ماسوله در دامنه اي صخره اي با معماري بي نظيري در سطح جهان قرار دارد. اين شهر از جنوب به طارم عليا و از شمال به ماسال و از غرب به خلخال محدود شده است. ماسوله جزو آثار ملي به ثبت رسيده کشور ماست که ويژگي خاص آن هماهنگي معماري و ساخت بناها با محيط طبيعي خاصي است. چند کيلومتري بالاتر از ماسوله کنوني ، ماسوله کهن قرار دارد که در آن آثار و بازمانده هاي زيستي کهن به جاي مانده و جزو آثار تاريخي محسوب مي شود و حدودا در 4 کيلومتري شمال غربي ماسوله کنوني واقع شده است. براساس اطلاعات به دست آمده ، ماسوله کهن احتمالا بر اثر حوادث طبيعي ويران شده به وجود آمده است و مردم محل فعلي را براي سکونت انتخاب کرده اند. از شهر تاريخي ماسوله امروزه بيشتر به عنوان شهرک تاريخي ياد مي کنند. طول آن از شمال به جنوب 12 کيلومتر و عرض آن 30 کيلومتر است. درباره نامگذاري ماسوله نظريات مختلفي وجود دارد. به عقيده برخي ، نام ماسوله قبلا خورتاب خاني ، بيشه البقر و ماسالار بوده است ؛ چون اين محل در کنار کوهي به نام ماسالار قرار داشته است ، از اين رو به ماسالار مشهور شده که به مرور زمان به ماسوله تبديل شده است. برخي ديگر مي گويند ماسوله در زبان پهلوي به صورت ماه سوله نوشته مي شده است. ماه به معني خودش و سوله در گويش محلي به معني کوچک است ، براين اساس ماسوله به معني سرزمين ماه کوچک تعبير شده است.
معماري شگفت انگيز
معماري ماسوله ، مهمترين جاذبه توريستي اين شهر است که يکي از زيباترين ساخت و سازهاي جهان در اين شهر صورت گرفته است. اين بناها در دامنه اي با شيب تند و نسبتا عمودي و در مقابل قلعه عظيم و صخره اي شاه معلم بنا شده است. خانه ها به طور ماهرانه اي به صورت پلکاني بنا شده اند و بيشتر 2 طبقه هستند. سقف يک خانه ، حياط خانه ديگري است که اين سبک خانه سازي ، سبک معماري در روستاهاي ايران در دوران ساساني است. ماسوله در سال 72 در فهرست سازمان يونسکو قرار گرفت. تعداد خانه ها در اين شهر به حدود 350 باب مي رسد و حدود 100 باب مغازه نيز در اين شهرک وجود دارد. از ماسوله با عناويني همچون عروس گيلان ، شهر ستارگان ، شهر آبشارها و شهر نردبان معراج نيز نام مي برند. زبان مردم ماسوله تالشي است که نزديکي زيادي با زبان پهلوي دارد. جمعيت آن به حدود 4000 نفر مي رسد و آب و هواي خنک و دلچسب آن در فصل تابستان ، گردشگران زيادي را جذب مي کند و کوهستاني بودن ماسوله باعث شده اين شهر 100 روز از سال را در مه غليظ به سر ببرد که براي گردشگراني که در هوايي آفتابي يکباره شاهد پايين آمدن مه و ابري شدن هوا در ماسوله مي شوند ، بسيار جالب است.
بناهاي تاريخي
به علت قدمت شهر که به قرن 8 بازمي گردد ، چندين ابنيه تاريخي هم در آن وجود دارد که مهمترين آنها عبارتند از: محوطه ماسوله کهن؛ که سفالينه هايي متعلق به قرون 5تا 8از آن به دست آمده است ، روي تپه اي بنا شده بود که آثار پايه ديوارهاي سنگي آن هنوز قابل مشاهده است. امامزاده هاشم؛ در شيب کوهي و بالاي ماسوله و در سر راه طارم قرار دارد. بناي آن از بيرون چهارگوش و دو طبقه است ؛ اما از درون طاقي است و 8 ضلعي با سقف بلند. مجموعه بنا از يک اتاق ، کفش کن ، حرم و يک انباري تشکيل شده است. اين مسجد قديمي ترين مسجد ماسوله به شمار مي رود. اين مسجد بيش از 4قرن قدمت دارد و جديدا به همان سياق گذشته بازسازي شده است. بقعه عون بن محمد حنيفه؛ اين بقعه يکي از آثار تاريخي ماسوله است که در محله مسجدبر قرار دارد. اين بقعه به شکل 8 گوش ساخته شده که در ميان 2 مسجد رواق و جامع قرار دارد. در قسمت بيروني امامزاده طاق نماهايي که با آجرکاري پوشانيده شده ، به چشم مي خورد. چندين سنگ قبر هم در داخل اين بقعه و مساجد اطراف آن وجود دارد که گفته مي شود متعلق به قاجاريه است. امامزاده ابراهيم نيز يکي از بقاع معروف ماسوله است. موزه مردم شناسي؛ در موزه مردم شناسي ماسوله آثار، ابزار و ادواتي وجود دارد که روزگاري مورد استفاده مردم بوده است و امروزه مورد توجه گردشگران است. از ديگر نقاط ديدني ماسوله مي توان به آبشار ماسوله رودخان با 20 متر ارتفاع ، آبشار خرم بو ، آبشار لارچشمه ، رودخانه سياورود ، رودخانه پلنگ ور ، پارک ماسوله و غار يخگون اشاره کرد. زنده ياد سهراب سپهري درباره ماسوله مي گويد: ماسوله را نمي شود نوشت ، ماسوله را بايد ديد ، بايد به تماشاي آن همه خانه که بر پهنه سبز کوه نشسته است ، ايستاد. در ماسوله بايد زندگي کرد ، نقاشي بايد کرد ، فيلم بايد ساخت ، شعر بايد گفت و... تعطيلات نوروز حتما به ماسوله سري بزنيد
.

ايرانگردي 2


الموت ؛ شهرآشيانه عقابشهرستان قزوين که مرکز اين استان است ، در فاصله 130 کيلومتري تهران قرار دارد. اين استان در سال 1375 از تهران جدا شده و با تاکستان استان قزوين را تشکيل داده است. مساحت اين استان 16000 هکتار است و جمعيت آن بالغ بر 850هزار نفر است که حدوا 80 درصد جمعيت در اين شهر زندگي مي کنند. آثاري از تمدن 8 هزار سال پيش در کهن تپه و سگزآباد پيدا شده است که نشان از قدمت اين شهر دارد. قزوين به تنهايي داراي 2 هزار اثر تاريخي است. حدودا 60 درصد اين شهر کوهستاني و بقيه دشت و هموار است. در ضمن قزوين محل تلاقي رشته کوه هاي البرز و زاگرس است و در مسير جاده ابريشم قرار دارد و از اين لحاظ از گذشته داراي رونق خاصي بوده است.
جاذبه هاي تاريخي
مجموعه بازار قزوين: مجموعه بازار قزوين ، يکي از باارزش ترين آثار تاريخي و معماري اين شهر است و به دوران صفويه بازمي گردد ؛ اما قسمت اعظم آن در دوران قاجاريه بنا شده است.قلعه الموت: منطقه الموت در ادامه کوههاي البرز در شمال قزوين واقع شده و داراي چشمه هاي آب معدني و گرم مانند گرمارود ، نينه رود و اتان رود است. مهمترين رودخانه هاي آن اندج رود ، الموت و طالقان رود است. در دامنه هاي شمالي و جنوبي کوههاي البرز از قديم دژهاي بسياري بنا شده است که برخي به پيش از اسلام بازمي گردد. مهمترين اين دژها عبارتند از: قلاع حسن صباح ، شيرکوه ، نويزرشاه ، ميمون دژ و شهرک. قلعه الموت در شمال غربي استان قزوين و در نزديکي روستاي گازرخان قرار دارد. شهرت اين قلعه به خاطر حسن صباح ، مروج فرقه اسماعيليه در دوره سلجوقيان است. الموت را در ابتدا «اله آموت» مي گفتند که به معناي آشيانه عقاب است و بعدها به الموت تغيير نام داد. اين قلعه در سال 654 به دست هلاکوخان مغول به تصرف درآمد و به آتش کشيده شد. قلعه الموت بر فراز تخته سنگي با ارتفاع 2 هزار متر از سطح دريا قرار دارد که فقط يک در ورودي دارد. تونلي ورودي قلعه است که 6 متر طول ، 20 متر عرض و 2 متر ارتفاع دارد. پس از عبور از تونل ، برج قلعه و ديوار آن نمايان مي شود. قلعه چال: در جنوب روستاي اندج و بر روي يک کوه تنها بنا شده است. در اين قلعه ، سفالينه هايي لعابدار مربوط به قرون 5 و 7 کشف شده است. قلعه سميران: اين قلعه در منطقه طارم قزوين قرار دارد و مرکز حکومت آل جستان بوده که بعدها به تصرف اسماعيليه درآمده بود. رودخانه قزل اوزن از جنوب اين قلعه عبور مي کند و مانند ديگر قلعه ها مکاني براي پناه بردن و دفاع در برابر متجاوزان بوده است. قزقلعه: اين قلعه در حوالي ضياءآباد از توابع تاکستان و روي يک تکه کوه سنگي قرار دارد. اين قلعه بر تمام نواحي اطراف خود احاطه دارد که 3 طرف آن به پرتگاه هاي مخوف منتهي مي شود و تنها از يک مسير ، راه دسترسي به آن ميسر است. ايوان سنگي نياق: اين ايوان در روستاي نياق در 17 کيلومتري شمال قزوين قرار دارد و از مراکز کشت انگور است. اين ايوان به شکل صخره اي است که 2فرورفتگي در آن ايجاد شده و در هر فرورفتگي ، حوض مستطيل شکلي حفر شده است و در آن آثاري از زندگي پيشينيان به دست آمده است. تپه زاغه: اين تپه مدور با 20 هزار مترمربع وسعت در 8 کيلومتري قزوين در دهستان سگزآباد از توابع بويين زهرا قرار دارد. تاريخ استقرار در تپه زاعه ، براساس کاوشهاي به عمل آمده به هزاره 6 ميلادي بازمي گردد. اين تپه حاوي قديمي ترين بقاياي انساني است و آثار به دست آمده در آن شامل مجسمه هاي حيوان و انسان ، تيغه و آثار سنگي و استخواني ، مهر و اشياي ديگر است. تپه قبرستان: اين تپه در 300 متري تپه زاغه قرار دارد و سفال هايي منقوش به اشکال حيوان و انسان از آن کشف شده است. قره تپه: اين تپه در 50 کيلومتري دهستان سگزآباد قرار دارد و آثار و اشياي به دست آمده از حفاري هاي آن شامل آثار خشتي و چينه اي ، اجاقهاي سنگي ، اشياي سفالين ، ظروف ساده به رنگهاي قرمز و خاکستري و پيکره هاي انساني که از پيشينه کهن تپه حکايت دارد. سردر قاپو: سردر عالي قاپو شهر قزوين در دوره شاه تهماسب صفوي ساخته شده است. اين بنا شامل يک ايوان ورودي است که داراي يک هشتي متصل به اين ايوان است. کتيبه اي هم به قلم عباسي ، خطاط مشهور دوره صفوي وجود دارد. خانه اميرکبير: اين بنا در اواخر دوره قاجاريه و در خيابان هلال احمر اين شهر قرار دارد. اين بنا 3 طبقه است و در داخل اتاقها داراي تزيينات گچبري نقوش گل و گياه بسيار زيبايي است. دروازه تهران: اين دروازه در ابتداي خيابان تهران واقع شده است و از آثار دوره قاجاريه است و بناي دروازه آجري و داراي يک سردر اصلي و 2 راه در طرفين آن و نيز 8 گلدسته است. دروازه کوشک: اين دروازه در خيابان نادري است و داراي نمايي به سمت بيرون و يک ورودي است. در طرفين آن طاق نماها و گلدسته هايي ديده مي شود و نماي اين دروازه ، کاشيکاري است. برجهاي دوگانه خرقان: خرقان در منطقه کوهستاني جنوب قزوين قرار دارد. در اين منطقه 2 برج از دوران سلاجقه باقي مانده است. برج اول 8 ضلعي و داراي گنبدي بر فراز آن است و برج دوم با فاصله 30 متري از برج اول بنا شده است و تقريبا مشابه آن است. اين برجها با بيش از 50 طرح آجري از شاهکارهاي آجرکاري معماري در ايران است.
جاذبه هاي طبيعي
قزوين داراي جاذبه هاي فراواني است و يکي از مهمترين نقاط گردشگري محسوب مي شود که مهمترين اين نقاط
عبارتند از:درياچه اوان: اين درياچه بزرگترين و زيباترين درياچه استان است که در 75 کيلومتري قزوين - معلم گلايه قرار دارد. وسعت اين درياچه 6 هکتار و داراي آبي شيرين و عمق آن در برخي نقاط به 20 متر مي رسد. در تابستان اين درياچه محل ماهيگيري و قايق سواري و در زمستان مکان مهاجرت انواع پرندگان مانند قو ، غاز... است و طبيعت زيباي آن گردشگران زيادي را به اين مکان مي خواند. روستاي اتان: اين روستا با حدود 200 خانوار جمعيت در دامنه کوه هودگان قرار دارد. سبک خانه سازي روستا شبيه ماسوله در استان گيلان است که بام هر خانه ، ايوان خانه بالايي است. دره اندج رود: اين دره يکي از زيباترين و سرسبزترين دره هاي استان قزوين است و در منطقه الموت قرار دارد. اين منطقه با رودخانه ها و چشمه هاي فراوانش باعث آباداني روستاهاي اطراف آن و نيز مزارع برنج و باغات ميوه شده است. در طول اين دره چندين غار ديده مي شود که در گذشته هاي دور محل سکونت بوده است. دره نيندرود: اين دره در نزديکي روستاهاي هير و ويار قرار دارد و يکي از مناطق ييلاقي محسوب مي شود. اين دره مملو از درختان فندق است و در تابستان پر از ريواس هاي درشت است. غار قلعه گرد: اين غار در 140 کيلومتري جنوب قزوين و در روستاي قلعه گرد قرار دارد. دهانه آن نيم دايره و ارتفاع آن 8 متر و عرض آن 10 متر است. پس از عبور از دهانه غار به فضايي مي رسيم که داراي ستونهاي استالاگميت در رنگهاي مختلف است.

1 ايرانگردي


تکاب شهر قلعه هاي تاريخي تکاب ، يکي از شهرهاي آذربايجان غربي و در منتهي اليه جنوب اين استان واقع است. اين شهر با 3 استان کردستان ، آذربايجان شرقي و زنجان مرز مشترک دارد. اين شهر بالغ بر 2500 کيلومترمربع وسعت دارد. جمعيت شهر به 95 هزار نفر مي رسد. فاصله اين شهر با تهران ، 540 کيلومتر است و داراي 100 روستا و آبادي و يک بخش به نام تخت سليمان است.اين شهر در دوران پيش از اسلام ، بر سر بزرگراه هاي ميان همدان ، آسياي صغير و ارمنستان قرار گرفته بود. تکاب ، محل وجود چشمه ها و قنات هاست و کلمه «تکاب» به معناي جويي زيرزميني است که اشاره به آب باريک و کمي است که در آنجا جريان دارد. مردم تکاب به زبان ترکي آذربايجاني تکلم مي کنند و مهمترين مشاغل آنها کشاورزي و دامپروري است.بزرگترين معدن طلاي خاورميانه در تکاب و در روستاهاي آغ دره و زره شوران قرار دارد. فرش دستباف افشار تکاب به عنوان مهمترين صنايع دستي اين شهر به شمار مي رود که شهرت جهاني دارد و کمتر گردشگري است که قاليچه هاي تکاب را به عنوان سوغات خريداري نکند. آب و هواي تکاب ، سرد و نيمه خشک است و از اواسط پاييز تا اوايل بهار سردتر و با بارش برف شديد توام مي شود.
جاذبه هاي گردشگري
تخت سليمان و آتشکده آذرگشسب: تخت سليمان در فاصله 42 کيلومتري شمال شرقي تکاب واقع شده است. اين بنا حدودا 3500 سال قدمت دارد و اين اثر تاريخي مرکز آتشکده بزرگ ساساني ها به نام آذرگشسب است که يکي از 3 آتشکده بزرگ و معروف آن دوران بوده است. اين آتشکده و تخت سليمان به عنوان چهارمين اثر باستاني ايران در فهرست جهاني سازمان يونسکو به ثبت رسيده است.اين آتشکده به صورت تپه اي با 20 متر ارتفاع از سطح زمين و قاعده اي به شکل بيضي ساخته شده است. تخت سليمان نيز از نظر آبهاي معدني حائز اهميت است. اين آبها طي قرون متمادي ، از دل زمين جوشيده و به بيرون تراوش مي کنند. استخري نيز در ميان تپه قرار دارد که اين آبها در آن سرريز مي شوند. در ضلع جنوبي محوطه تخت سليمان ، بقاياي ديواره سنگي رسوبي وجود دارد که هدايتگر يک جوي آب است که اين ديواره ، 300 متر طول و 2 متر ارتفاع دارد. اين ديواره سنگي که اهالي محل ، آن را اژدهاي سنگي مي نامند ، از بقاياي رسوبات جوي آب درياچه اي که به منطقه مسکوني در دوران ساساني هدايت مي شد ، بتدريج تشکيل شده است.تصور بر اين است که اژدها به فرمان سليمان نبي سنگ شده است و نيز تصوري ديگر حاکي از آن است که سليمان نبي ، شياطين و ديوان را در کوه به بند کشيده است. آتشکده آذرگشسب از زمان حکومت ايلخانيان به تخت سليمان معروف شد. مجموعه آثار باستاني و طبيعي تخت سليمان ، يکي از بزرگترين و وسيع ترين تاسيسات مذهبي و اجتماعي باقي مانده از دوران ساساني است که تاکنون از زير خاک کشف شده و اهميت ويژه اي در آن دوران داشته است. اطراف چشمه هاي تخت سليمان ، ظاهرا محل سکونت انسان هاي ناندرتال بوده است ، زيرا کشفياتي در اين دو محوطه به دست آمده است که متعلق به دوران پارينه سنگي يعني حدود 40 تا 100 هزار سال پيش بوده است. همچنين مهر موبد موبدان همراه چندين مهر ديگر از اين مکان کشف شده است. روي مهر موبد موبدان نقوش اساطيري حک شده که در ستايش آب و آتش است. مجموعه مهرهاي کشف شده به بيش از 1000 عدد مي رسد. زندان نبي کندي: در مسير تکاب و به فاصله 25 کيلومتري آن و در ميان روستاهاي نبي کندي و قزقيان ، درياچه اي وجود دارد که اطراف آن را سنگهاي رسوبي پوشانده اند. آب موجود در درياچه ، داراي عمق بسيار و محل زندگي پرندگان دريايي بسيار زيباست. اين درياچه يکي از شگفتي هاي طبيعت و از ديدني ترين مناظر طبيعت تکاب به شمار مي رود. قلعه بلقيس: اين قلعه ، در فاصله 5 کيلومتري تخت سليمان و بر بالاي قله کوهي ساخته شده است که در گذشته ، به منظور ديده باني در دوران هخامنشيان بنا شده است. چمن متحرک جملي: اين منطقه جزيره اي متحرک در داخل آب درياچه جملي واقع در روستاي بدرلو است که از مناطق زيباي گردشگري تکاب به شمار مي رود. مسجد جامع شهر: اين مسجد با 100 سال قدمت ، با معماري هاي بسيار زيبا داخل شهر قرار دارد. از ديگر مراکز گردشگري تکاب ، مي توان از قلعه ساري قورخان ، بقعه ايوب انصاري و آبشار قيزجه نام برد.

جنايات استالين در گزارش تاريخي خروشچف

51 سال پيش در شب 24 فوريه سال 1956 ميلادي ، نمايندگان و شركت كنندگان كنگره بيستم حزب كمونيست اتحاد جماهير شوروي بعد از چند روز بحث هاي عادي و كسل كننده آماده ترك سالن بودند.
روزنامه نگاران و شركت كنندگان خارجي قبلا از سالن خارج شده بودند ، اما نيكيتا خروشچف دبير كل حزب كمونيست شوروي از نمايندگان خواست دوباره بنشينند. سپس او مدت 4 ساعت يك گزارش محرمانه را براي آنها خواند و به آنها تاكيد كرد ، مطلقا حتي بخش كوچكي از اين گزارش نبايد به خارج درز كند.خروشچف در مقابل نمايندگان بهت زده سلف خود جوزف استالين را به جنايات وحشتناكي متهم كرد كه همگي حقيقت داشتند. محاكمه و اعدام رهبران و اعضاي حزب كمونيست در 20 سال پيش از اين تاريخ و در جريان محاكمه هاي بزرگ مسكو.
قتل عام ميليون ها شهروند بي گناه شوروي كه بسياري از آنها از كمونيست هاي وفادار بودند.اعزام ميليون ها انسان بي گناه به اردوگاه هاي كار اجباري به اتهام هاي واهي يا جرايم بسيار كوچك...علي رغم تمام تدابير احتياطي شوروي ها ، روزنامه نيويورك تايمز از روز 16 مارس سال 1956 ميلادي بخش هايي از اين گزارش محرمانه را منتشر كرد. اين گزارش عمدا توسط سيا در اختيار نيويورك تايمز قرارداده شده بود.سيا نيز به نوبه خود اين گزارش را از طريق سازمان جاسوسي اسراييل «موساد» به دست آورده بود.يك مقام بسيار عاليرتبه حزب كمونيست لهستان كه يهودي بود و در واقع جاسوس موساد محسوب مي شد ، اين گزارش را به موساد داده بود.
با انتشار اين گزارش كمونيست هاي سراسر جهان 3 سال بعد از مرگ استالين با واقعيت خونبار رژيم استاليني آشنا شدند. به اين ترتيب ، در شب 24 فوريه سال 1956 ميلادي ، نيكيتا خروشچف دبيركل حزب كمونيست اتحادجماهير شوروي گزارش محرمانه اي در مورد جنايات استالين را براي نمايندگان شركت كننده در كنگره بيستم حزب كمونيست شوروي قرائت كرد.
اما علي رغم تدابير احتياطي مفاد اين گزارش به خارج درز كرد.گزارش نيكيتا خروشچف تاثيرهاي حيرت آوري داشت.اين عقيده رواج يافت كه استالين آرمان ماركسيسم - لنينيسم را به انحراف كشانده و در مورد مشروعيت رژيم شوروي بذر ترديد افشانده شد.مردم لهستان و مجارستان تصور كردند ساعت آزادي آنها فرا رسيده است.
بنابراين آنها خواستار آزادي و بي طرفي شدند اما از اكتبر سال 1956 ميلادي ، تانك هاي شوروي وارد بوداپست شدند و قيام مردم مجارستان را در يك سركوب خونين درهم شكستند. لهستاني ها نيز به نوبه خود سركوب شدند.
مائوتسه تونگ رهبر جمهوري خلق چين ، خروشچف را متهم كرد كه در جهان كمونيست شكاف ايجاد كرده و راه خود را از شوروي جدا كرد.اختلاف ميان چين و شوروي به اندازه اي بالا گرفت كه 2 كشور به مرز جنگ رسيدند و چندين بار درگيري هاي بزرگ مرزي ميان نيروهاي دو كشور رخ دادند.

اديان نخستين

نخستين نياکان ما در قبايلي متشکل از اقوام خويشاوند زندگي مي کردند. هر قبيله داراي زبان ، نوع خاصي از پوشش و ابزار دفاعي خاص خود در برابر دشمنان بود. قبايل داراي اصول شجاعت و پيمان گروهي خاص خود بودند چنانکه شيوه زندگي آنها نيز به تناسب محيط جغرافيايي و خطراتي که آنها را تهديد مي کرد متفاوت بود. به همان قدمت طولاني حيات قبايل نخستين ، آشکار شده است که هر يک از اين قبايل مجموعه اي از عقايد را دارا بوده اند که شکلي از دين را تشکيل مي دادند. از زمانهاي بسيار دور ، نياکان ما بر آن بودند که راز مرگ را دريابند. آنها توانستند تغيير شگرفي را مورد توجه قرار دهند و آن هنگامي بود که هم نوع خودشان در لحظه مرگ از تنفس کردن باز مي ايستاد.در نتيجه ، توقف تنفس مساوي با توقف حيات بود. اجداد ما چنين نتيجه گرفتند که آدمي از يک جسم مرئي و يک دم نامرئي (يا باد ، روح و يا نفس) تشکيل يافته است و هنگامي که اين دم نامرئي بدن را ترک کند فرد مي ميرد. آنها مشاهده کردند اين امر در مورد حيوانات ، کوچک و بزرگ ، صدق مي کند و اين مساله منجر به اين نتيجه شد که همه موجودات زنده همانند انسان داراي نفس هستند. بتدريج اين باور گسترش يافته و نتيجه اين شد که هر چيزي در طبيعت داراي نفس است.به نظر مي رسد که به واسطه همين باور است که نخستين دين که به عنوان روح گرايي «animism» شناخته مي شود به وجود آمده است. مطابق اين دين ، تمام اشياء طبيعي در جهان (همچنين خود جهان) داراي نفوسي هستند که قابل ديدن نيستند و اين همان چيزي است که همه اشياء را جان مي بخشد. براي انسان نخستين ، چنين اعتقادي به واسطه خواب قابل تصديق بود به اين دليل که انسان ها و حيواناتي را در خواب مي ديد که هنگام بيداري وجود نداشتند. چنين خواب هايي عقيده آنها را تاييد مي کرد که ارواح غيرجسماني يا نفوس پس از آن که بدن را رها کردند مي توانند حرکت کنند يا حاضر شوند در هر کجا که تمايل داشته باشد.نه تنها آنها مي توانستند در هر کجا که تمايل داشتند حاضر شوند بلکه آنها مي توانستند آن گونه که مي خواهند - خوب يا بد - عمل کنند. از اعتقاد به نفوس انواع متعدد ، عقيده به ارواح قادر مطلق که بعدها خدايان ناميده شدند به وجود آمد. در ابتدا انسان نخستين ، ارواح نياکان درگذشته خود را مي پرستيد ، اما اندکي بعد ، ارواح حيوانات گوناگوني که از آنها مي ترسيد يا آنها را بزرگ مي داشت مورد پرستش قرار داد.اين حيوانات توسط قبايل خاصي به عنوان خدايان مطرح مي شدند و به وسيله نمادها و نشانه ها نشان داده مي شدند. قدرتمندترين آنها ارواح نيروهاي طبيعي همچون ماه ، خورشيد و باران بود. اينها اغلب وحشتناک بودند و نيکخواهي آنها بعدها مورد توجه قرار گرفت. تعداد خدايان بسرعت افزايش يافت. هر قبيله تنها خدايان خود را مي پرستيد و آنها را تا زماني که نسبت به خدايان ديگر غافل بودند ترجيح مي داد.هر قبيله اي مراسم عبادي (ritual) و صورتهاي مختلف آن را گسترش مي داد. در آن دوران ، قبيله تنها شامل اجتماع افراد خويشاوند نبود که فرد در آن متولد مي شد ، بلکه همچنين شامل ارواح الهي بود که هر يک از افراد قبيله متعلق به آنها بوده و درعين حال ارواح الهي نيز متعلق به افراد قبيله بودند. افراد يک رابطه دو جانبه را در هر قبيله به رسميت مي شناختند. گروهي که فرد در ميان آنان متولد مي شد به لحاظ خوني ، خويشاوند او به حساب مي آمدند. از سوي ديگر فرد با افراد قبيله نسبت پيدا مي کرد به واسطه وابستگي مشترکي که به خدايان قبيله داشت.تلقي انسان نخستين از ايمان خويش همانند تلقي انسان امروزي از مليت خويش بود. امروزه انسان در خانواده اي متولد مي شود که اعضاي آن به لحاظ نسبي خويشاوند او محسوب مي شوند. همچنين در ميان ملتي زندگي مي کند که بدان وفادار است و درعين حال تحت حمايت آن قرار دارد. هنگامي که اعضاي يک قبيله در تقابل با اعضاي قبيله ديگر قرار مي گرفتند فاتحان تلاش نمي کردند که قبيله مغلوب را متقاعد به پذيرش عقايدشان کنند. آنها نمي توانستند اين کار را بکنند زيرا خدايان آنها تنها متعلق به خودشان بود و قبيله آنها نيز متعلق به خداي خاصي بود. در حقيقت هيچ يک از اديان نخستين بر آن نبودند که نوکيشان يا پيرواني را به خود جلب کنند.انسان از پرستش ارواح طبيعت يا نفوس جهان که قابل ديدن نبود به پرستش پيکرهاي مرئي يا همان بتها که نماد خدايان بودند سوق داده شد. بتها جنبه تقدس پيدا کرده بودند به اين دليل که آنها مظهر ارواح بودند. همچنين آنها موجوداتي قدرتمند در نظر گرفته مي شدند که به شيوه هاي مختلف از طريق جادو تحت تاثير قرار مي گيرند. شيوه هاي متعدد جادوگري به وسيله انسان اوليه گسترش يافت. اين شيوه ها شامل خواندن اوراد(spells) ، آوازها(chants) ، تلاش براي پيشگويي آينده ، به کار بردن افسون هاي نگهدارنده و اهدا کردن انواع گوناگون اشيا به نيروهاي بخت خوب و شر بود. هنگامي که انسان نخستين ، قدم بر پله نردبان تمدن گذاشت ، به همراه خود بسياري از عقايد نخستين در باب جادو را نيز به عاريت گرفت.اهالي کلده ، قوم کهن سامي از خاورميانه ، داراي ساختار پيشگويي گسترده بودند. سومري ها ، نخستين ساکنان آنچه امروزه عراق ناميده مي شود بت پرست بودند. مصريان باستان نيز معتقد بودند که خاصيت سحرانگيزي در اسما و اعداد وجود دارد. کهن ترين تمدن ها ، بخشي از وابستگي اوليه به سحر و جادو را حفظ کردند. براي مثال يونانيان باستان صادقانه به الهامات «oracles» معتقد بودند ؛ يعني پاسخهايي از جانب خدا از طريق کاهني که مردم براي پند و اندرز در موقعيت هاي بسيار مهم و حياتي با او مشورت مي کردند.روميان نيز جادو را به عنوان يک نظام پيشگويي سياسي به کار مي بردند. برخي از عقايد نخستين درباره اعداد سحرانگيز (که اغلب به تاثير ستارگان مربوط بود) ، نامها و آوازها در روزگار حاضر و در ميان مردمان متمدن باقي مانده است.تغييراتي در نحوه به کار بردن آنها رخ داده و تفاسير جديدي درباره معنا و ارزش آنها مطرح شده است. هنگامي که ما به جستجوي منشا عقايد ديني مي پردازيم آنها را در حالي که در برخي از عقايد نخستين از دوران رواح گرايي ريشه دوانيده اند مي يابيم. اين باور که در طبيعت ، هر چيزي داراي روح است آيين چند خدايي (pantheism) يا اعتقاد به تعدد نيروهاي ماوراء طبيعت را موجب شد. رويداد بعدي يکتاپرستي (monotheism) بود ، عقيده به اين که تنها يک خدا وجود دارد. بر اساس اين عقايد همه اديان پويا بنا مي شوند.

3/17/07

نقل از مجموعه اي تحت عنوان ‌اعتماد به نفس اثر دكتر غلامحسين عدالتي

به نقش يك خوشبخت
نوجواني كه احساس نااميدي شديد مي كرد به يك كارگردان سينما مراجعه كرد و گفت

من مي خواهم بازيگر شوم
كارگردان از او پرسيد
چه نقشي را مي تواني اجرا كني؟
نوجوان گفت
نقش يك آدم بدبخت و فلاكت زده را
كارگردان گفت
متاسفم، من در فيلم خودم به يك نقش جوان با نشاط و خوشبخت نياز دارم، اگر تمايل داشته باشي مي تواني آن نقش را بازي كني، اما شرط دارد
نوجوان پرسيد
شرطش چيست؟
كارگردان گفت
شرطش اين است كه به مدت يك ماه نقش آدم هاي خوشبخت را تمرين كني
نوجوان يك ماه نقش خوشبخت ها را به خود گرفت، مثل آن ها فكر كرد، مثل آن ها راه رفت، مثل آن ها زندگي كرد و در آخر ماه به
كارگردان مراجعه كرد
و گفت
من ديگر براي بازيگري در سينما علاقه اي ندارم. يك ماه تمرين براي من كافي بود كه بدانم زندگي خود نيز بازي است و من
بازيگر، مي خواهم در بقيه عمرم نقش خوشبخت ها را بازي كنم

3/16/07

منبع: خانه ملت

حادثه بمباران شیمیایی حلبچه در حالی وارد نوزدهمین سالگرد خود می‌شود که هنوز بسیاری از ابعاد این حادثه دلخراش سر به مهر باقی مانده است. 25 اسفند، سالروز مرثیه جان دادن کودکان شیرخواره در آغوش مادرانشان است. اینجا سرزمین لاله‌های واژگون و شقایق‌های سرخ و داغدار است، آلاله‌هایی که در کوچه‌ها و جای جای حلبچه و جلیل آباد همان مکانی که پسرک 10 ساله در حالیکه به دیوار تکیه کرده بود جان به جان آفرین تسلیم کرد.حلبچه جایی است که بسیاری از زنان، پیرزنان، کودکان و پیر مردانش دیگر فاقد حس بینایی هستند، بسیاری از مادران نازا شده‌اند.اینجا بار دیگر عقربه‌های ساعت و ورقه‌های تاریخ به عقب بازگشته‌اند درست به 42 سال قبل که حادثه‌ای در آگوست سال 1945 در هیرو شیما و ناکازاکی به نوعی دیگر رخ داد. با این تفاوت که آن هنگام جنایت صورت گرفته در تکلس‌های خبری انعکاس یافت اما حلبچه در سکوت معنادار خبری روزگار گذارند و از سیاهپوش شدن عروس شهرهای سلیمانیه در آستانه نوروز کسی چیزی نگفت و خبری انعکاس نیافت. کسی از دختران دم بخت و پیرمردان و پیرزنانی که خون می‌گریستند چیزی بیان نکرد. کسی کودکی چند ماهه که از گرسنگی جان داد هیچ حرفی به میان نیاورد تا تاریخ از این بایکوت خبری به حیرت بنشیند که چگونه دست رسانه‌ها و بنگاه‌های خبری در برابر مرگ پرندگان یا به انقراض رسیدن خرس پاندا، پلنگ بنگال و ... واکنش نشان می‌دهند و برای تهیه گزارش هزاران کیلومتر را در می‌نوردند و سینه چاک می‌دهند که محیط زیست آسیب دید و ... اما در برابر کشتار پنج هزار شهروند بی دفاع کرد حلبچه‌ای سکوت برمی‌گزینند.؟!هر چند به پرواز رسیدن روح آنها در بی خبری رقم خورد، اما مظلومیت آنها همچنان در حافظه تاریخ حک شده است، که مردمی آمدند، ستم دیدند با هدیه‌ای نحس از تکنولوژی و لابراتورهای شیمی، میکروبیولوژی و شیمیایی در ساعت 2 بعد از ظهر تاریخ 25 اسفند 66 با 12 فروند هواپیما در آسمان آن شهر که تنها 2 روز از آزادیش (در عملیات والفجر 10) از یوغ بعثی‌ها می‌گذشت این چنین به غم بنشیند. مرگی با طعم خردل با چاشنی تاول زا و سیانید هیدورژن و عطر کشنده بوی سیر، شمعدانی تند و ضجه‌های غمباری که دل عرش را به لرزه درمی‌آورد. یکباره چادر مرگ بر سر ساکنانش کشیده شود. تا دویدن‌ها آغاز شود و در کمتر از چند ده ثانیه مرگ بر آنها مستولی شود و جای جای شهر جنازه نوباوه‌گان، جوانان، پیران و زنان پس از چهار دهه بسان هیروشیمای اتمی، تکرار شود.سابقه استفاده از بمب شیمیاییسابقه موارد استفاده از بمب شیمیایی به سالها پیش آن هنگام که جنگ جهانی اول رخ داد باز می‌گردد در آن سال، آلمانی‌ها در جنگ جهانی اول از گاز اشک آوری برای نخستین بار بر علیه نیروهای فرانسوی استفاده کردند تا مقدمه‌ای باشد که پس از آن بر علیه روسیه و آنگاه نیروهای درگیر جنگ بر ضد یکدیگر از این نوع بمب کشنده استفاده کنند تا به این ترتیب پروسه ساخت بمب‌های شیمیایی در مسیر تکامل قرار گیرد. به نحویکه 3 سال بعد یعنی 1917 گاز موستاد، گاز خردل تولید شود سپس در سال 1936 گاز اعصاب تابون، سارین، سومان به تولید رسید و آنگاه در دهه 1940 عوامل سیانید هیدروژن (HCN)، کلرید سیانوژن و آرسین که از کشنده ترین تولیدات لابراتوارهای شیمیایی بود، به بشریت برای کشتن آنها هدیه شد.درست سالی که بمب‌های شیمیایی پیشرفته سیانید هیدورژن تولید شد صدام حسین در سال 1942 در 28 آوریل از عشیره تیفا در جنوب تکریت متولد شد. تا مقدمه‌ای باشد برای گام نهادن بر مسیر سریرخون و رسیدن او به قدرت در سال 1968!به این ترتیب جنگ هشت ساله عراق علیه کشورمان رقم خورد تا او بتواند امیال پلیدش را در بمباران‌های شیمیایی از ابتدای دهه 1980 عمل کند و متخصصانی را در آزمایشگاه‌هایش بکار گیرد تا کلید ساخت بمب‌های شیمیایی پیشرفته و کشنده زده شود. از فتح جزیره مجنون تا شهرهای پیرانشهر، سردشت، مریوان، زرده کرند غرب و جای جای خطوط مرزی همگی آزمایشگاهی بودند تا او در سال 1987 (1366) در حلبچه تست نهایی کرد. پنج هزار نفر در کمتر از چند دقیقه در دم جان سپردند و از آن تاریخ به بعد هر ماه یک یا دو نفر به انحاء مختلف به شهادت می‌رسند.جنایتکاران پشت پرده حلبچهبمباران شیمیایی حلبچه جدای از صدام با 3 نام جنایتکار عجین شده است. آنها عبارتند از نخست پسر عموی صدام معروف به علی شیمیایی دوم عدنان الدلیمی، خلبان و فرمانده جنایتکار بمباران حلبچه و سوم ژنرال حمید شعبان (فرمانده نیروی هوایی عراق).عدنان الدلیمی در سال 1954 در استان انبار در شهر آنه زندگی نکبت بار خود را آغاز کرد. او در 21 سالگی وارد نیروی هوایی شد و پس از بمباران جزیره خارک موفق به دریافت و نشان قادسیه شد. اقدام او در بمباران شهر تهران بار دیگر نام او را بیشتر معروف کرد تا سناریوی جنایت‌های او در کرمانشاه، آبادان، اهواز، سنندج، دزفول و سردشت تکمیل شود. او به واسطه این جنایت‌هایش به فرماندهی اسکادران هوایی منصوب شد.علی شیمیایی در مصاحبه‌ای در خصوص چگونگی بمباران حلبچه می‌گوید:به ما دستور دادند که نیروهای ایرانی شهر حلبچه را اشغال کردند، من که فرمانده ناصریه بودم گفتم بمباران فایده‌ای ندارد؟الدلیمی باز در ادامه می‌افزاید: ژنرال حمید شعبان (فرمانده نیروی هوایی عراق) به من گفت: باید حمله شیمیایی انجام دهی. چنین شد که ساعت 2 بعد از ظهر بمباران شیمیایی حلبچه صورت گرفت.پس از فرود هواپیمای مرگ آور بعثی‌ها حمید شعبان فرماندهی نیروی هوایی عراق خنده‌ای بر لبانش می‌نشیند، قهقهه‌ای سر می‌دهد و عکس‌ها و فیلم‌های گرفته شده توسط الدلیمی را شخصا به خدمت صدام می‌رساند. چنین می‌شود که الدلیمی به لطف جنایت‌هایی که در 25/12/66 انجام می‌دهد به سمت مشاور ارشد حمید شعبان و بعدها به دامادی او مفتخر می‌گردد.هدیه مرگ آور و بیماری‌زایی که الدلیمی حمید شعبان، علی شیمیایی و صدام بعثی - به مردم بی دفاع و در بند حلبچه دادند، آثارش به رغم گذشت 19 سال همچنان به جای مانده است و حالا حالاها نیز ادامه دارد.ترکیبات بمب‌های شیمیایی در حلبچهشواهد حکایت از این دارد در بمباران حلبچه صدام بیشتر از همه، از ترکیبات بسیار خطرناک سیانید هیدورژن استفاده کرده به موازات از ترکیبات گاز خردل، لویزیت، گاز تابون و... نیز بهره برده است.سیانید هیدورژن، بسیار کشنده می‌باشد جز عوامل ناپایدار بوده و سرعت عمل خیلی سریعی دارد، با مصرف اکسیژن بوسیله بافت‌های بدن اختلال ایجاد می‌شود، تند شدن تنفس را به همراه دارد و موجب می‌شود تا با تاثیر بر روی خون مرگ شخص را رقم زند.غلظت 500(p.pm) آن موجب مرگ افراد در چند ثانیه خواهد شد.گاز خردل HD موسوم به سولفور موستاد که جز خانواده عوامل کشنده محسوب می‌شود و پایداری آن در زمره عوامل بسیار پایدارها قرار می‌گیرد. واکنش فیزیولوژیکی آن موجب تاول و تخریب بافت‌ها می‌شود. کاربرد نظامی آن به تاول زایی آن مربوط می‌شود. مشخصات آن مایع قهوه‌ای کهربایی بالا، بوی تند و سوزان شبیه بوی سیر دارد.لویزیت که نام شیمیایی‌اش 2- کلروفنیل دی کلرو آرسین است، جز خانواده عوامل کشنده و پایدار است مشابه خردل تقطیر شده است و کاربرد نظامی آن جزء عامل تاول زاست. مشخصاتش نیز مایع قهوه‌ای روشن کهربایی است با بخار بی‌رنگ و بوی شبیه گیاه شمعدانی تازه دارد.عامل لویزیت موجب حمله به بافت‌های انسان می‌شود و در حالت مایع خالص موجب نابینایی می‌گردد، عوارض درونی آن به تخریب سریع بافت شش و مسمومیت خون (تخریب گلبول‌های قرمز و سلول‌های T و سیتوکروم اکسیداز می‌شود که از طریق شش‌ها یا زخم‌های باز به خون راه می‌یابد. استنشاق آن در 10 دقیقه مرگ و خفگی در برخواهد داشت، این عامل هفت مرتبه از هوا سنگین‌تر است. خوب که نگاه می‌کنی شاهد خواهی بود ترکیبات متفاوتی که در بمباران شیمیایی حلبچه بکارگرفته شده به نحوی بوده که هم در کوتاه مدت و هم در آینده مشخص مصدوم با عوارض بمب‌ها مواجه باشد. یعنی اگر به هر نحوی از عوارض سیانید هیدروژن جان سالم به در برد بعدها به عوارض لویزیت که جز عوامل پایدار است درگیر باشد.واقعا چگونه انسان می‌تواند عطش خود را در کشتن و مرگ همنوعانش ببیند و با این وحشیگری به کشتار انسان‌ها رضایت دارد؟!آری امروز که یاد نوزدهمین سال مرگ مظلومان حلبچه را پاس می‌داریم، سالروزی است که صدام با خفت به دار مجازات آویخته شده و دیگر عوامل آن حادثه در فرار و ترس از عدالت به سر می‌برند، اما حلبچه جاوید و تمام شهرها و مناطقی که طعم جنایت‌های صدام بعثی را چشیده‌اند هر چند که داغی تلخ بر دل دارند، اما همچنان استوار ایستاده‌اند. رودخانه زمان جاریست و کتاب تاریخ مفتوح ومظلومیت حلبچه جاودان مانا

منبع خبر روزنامه القبس در كويت


لاحتواء ضغط أميركا
إجراءات احترازية
16/03/2007 ردت طهران بشكل مباشر على كل التهديدات التي تعرضت لها أخيرا من جانب اميركا ومجلس الامن الدولي، واتخذت سلسلة من المواقف والتحركات السياسية والعسكرية. وترى طهران ان مثل هذه المواقف والتحركات قد تؤدي الى احتواء ضغوط اميركا السياسية وتقلص احتمال شن هجوم عسكري عليها. وقام كبار المسؤولين العسكريين الايرانيين بزيارات الى سوريا والهند، واكدت طهران علانية انها قادرة على ضرب عمق الدول الأوروبية وذلك بالقيام بتجربة إطلاق صاروخي فضائي.وأعلنت طهران من جهة اخرى التوقيع على اتفاقيات تجارية مهمة مع الهند وسوريا والعراق ودول اخرى بالرغم من معارضة اميركا لعقد مثل هذه الاتفاقيات. وترى طهران ضرورة إشراك باكستان في مشروع الغاز المصدر الى الهند والصين.وتقول إيران ان قيام اميركا او اسرائيل بأي هجوم عسكري عليها سوف يدفع ايران للقيام بعمليات رادعة وانتقامية قد تشمل ايضا ضرب مصالح وقواعد اميركا في المنطقة بما فيه الأسطول الأميركي في مياه الخليج.ويرى الكثير من المراقبين ان إسرائيل او اميركا قد تتمكن من توجيه الضربات العسكرية الاولى والواسعة على ايران لكن اسرائيل وأميركا قد لا تدركان مدى ردود الفعل التي ستقوم بها ايران والجماعات الموالية لها ضد مصالح الغرب في المنطقة وقد تشعل ايران مرة اخرى ما يسمى حرب المدن التي مازالت ردودها السلبية تؤثر كثيرا على الوضع داخل إسرائيل اثر الهجمات الصاروخية التي شنها حزب الله لبنان في عمق فلسطين المحتلة